هر چقدر هم که آقای رئیس می خواست اینجا از کسی تعریف نکنه بازهم نشد. یعنی بعد از دیدن "2001 یک ادیسهء فضایی" نشد. نشد که این شاهکار فراموش نشدنی "کوبریک" بزرگ رو ببینم و ننویسم ازش. بگذارید همین حالا تکلیفمون رو روشن کنیم. بگم که با یک فیلم چهل ساله طرف هستیم، پراز افکت های کامپوتری، و جلوه های تصویری ولی به شدت قوی و هنوز در اوج، هنوز در قله به قول سر هرمس مارانای کبیرکه اینجا کلی ارادت نثار کوبریک کرده. زیبایی و عظمت صحنه های آغاز فیلم رو ببینید از اون پرواز سفینه های فضای از کنار زمین و ترکیبش با اون موسیقی ارکسترال شاهکار، که فقط و فقط میشه بهش گفت "زیبایی محض". کوبریک پنجره های جدیدی از زیبایی جهان رو به روی ما باز کرده حتی قبل از تلسکوپ های امروزی، که الان عکسهاشون خلاقیت بی اندازهء کوبریک رو برای ما مسجل میکنند. از اون مقدمه خلاقانه که با یکی از بهترین "کات های" تاریخ سینما ختم میشه نمیشه گذشت، از معلق بودن اون استخوان در هوا و پیوند خوردنش با پرواز معلق فضا پیما در فضا. انگار که کل تاریخ و تمدن بشر در این کات خلاصه میشه. از گریزی که به آینده زده، از دریچه ای که به سوی ناشناخه ها باز کرده، از سوال های بی جواب فیلم، از نماد پردازی های هندسی و تصویری نمیشه نگفت - که بی شک خود "کوبریک" استاد این بوده که پیامهاش را در فیلم به صورتی کد شده به صورت بازی با نور، با رنگ، با اشیاء، با حرکت آدم ها به خورد ما بدهد-. بیخود نیست که همیشه ارج و قرب فیلمهای کوبریک پیش آدمهای سینمایی بالاتر رفته. ذهن خلاق کوبریک افق های جدیدی از زیبایی و عظمت رو در سینما برای ما باز میکنه. کدوم فیلم کوبریک رو میشه دید و به نوعی دچارش نشد؟؟ هر کدومشون مهمون دائمی گوشه ای از ذهن میشن که بعد ها بارها و بارها بهشون ارجاع میکنیم. می شود مگر به خشونت و آدمی فکر کرد، و به "پرتغال کوکی" ارجاعی نداد؟؟ میشه به خیانت و مسائل زوج ها فکر کرد کرد و یاد “Eyes wide shut” نیافتاد؟؟ آقای رئیس اعتراف میکنه که کلی از علاقه اش رو به سینما مدیون "کوبریکِ" بزرگ. حتی می خوام جرات کنم و بگم که فیلم های "کوبریک" میراثی هست که سالها طول خواهد کشید که به ارزش واقعیشون پی ببریم.
کسی هست که در "راوی" بودن در "خلاق" بودن "کوبریک" شک داشته باشه هنوز؟